استاندارد های اخلاقی وکیل خوب در ایران


مطالبی در خصوص وکالت و وکلای دادگستری

در گذشته، مردم با فردی به نام «وکیل دادگستری» مواجه بودند و تمامی وکلا را هم در مجموع، یکسان می پنداشتند. حال آنکه، در واقع، گروهی از وکلا کسانی بودند که بعد از دانش آموختگی از دانشکده حقوق مستقیما به وکالت روی می آوردند.

 جمعی از آنها نیز افسران ارتش بودند که از امتیاز قانونی ویژه ای برخوردار می شدند و پس از بازنشستگی به پروانه وکالت دست می یافتند.

عده ای از قضات هم که بعد از بازنشستگی، استعفا یا بازخریدی، وکیل می شدند.

از سال 1373 به بعد، با اصلاح لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری، کارمندان دارای مدرک لیسانس حقوق هم که با سی سال خدمت و سابقه کار در قسمتهای حقوقی بازنشسته می شوند و یا بعضی نمایندگان مجلس که با شرایطی پروانه وکالت می گیرند، به جمع وکلا اضافه شدند.

در میان همه ی این گروهها، با اعمال استانداردهای حرفه ای، صنفی و اخلاقی می توان شخصیتهای برجسته و ممتاز، عادی و متوسط، ضعیف و ناتوان و حتی نامطلوب و مخرب یافت.

اما تردیدی نیست که هر یک از این افراد، گذشته از اینکه ساخته و پرداخته ی شرایط اجتماعی، تربیتی، خانوادگی، خصایص موروثی و ژنتیکی خود هستند، بی تردید، از ویژگی های مشاغل پیشین هم متأثرند و این تأثیرپذیری در نحوه ی کار وکالتی آنها مؤثر است.

افراد جامعه غالبا در طرح دعوا وشکایت در دادگاه ها و رسیدن به حق خودعلم و آشنایی لازم را ندارند که وکلای دادگستری در این زمینه نیاز این گونه افراد جامعه را برطرف میکنند و به این خاطر وکلای دادگستری برای موفقیت در شغل و حرفه ی خود نیازمند تعلیم و مهارت هستند که این جزئی از اخلاق حرفه ای وکلا در شغل شان می باشد.اخلاق حرفه ای وکالت،گستره ای از ارزشهای اخلاقی است که در عرصه ی وکالت ظاهر و رعایت وضرورت آن مطرح میشود.به نظر میرسد اخلاق حرفه ای در وکالت دارای دو مقوله میباشد که از یک رو در چارچوب حق شهروندی برای مراجعین و موکلین بوده و از روی دیگر در قالب (تکلیف برای وکلا)میباشد.این مقاله در قالب دوفصل بوده که به طور اختصار اصول و قواعدی که در اخلاق حرفه ای وکالت از سوی وکیل باید رعایت شودعنوان و به توضیح آن پرداخته شده است و همچنین اخلاق و اخلاق حرفه ای و حقوق شهروندی را مورد تشریح قرارداده است که این موضوع،فصل اول را تشکیل داده و در فصل دوم نیز به ارتباط اخلاق حرفه ای در وکالت با حقوق شهروندی پرداخته شده است.یافته ها ونتایج نشان میدهد وکلا در شغل خود باید دارای یکسری ازویژگی ها از قبیل:

استعداد طبیعی و ذاتی،مشخصات ظاهری و رعایت شان وکالت،شرایط اخلاقی و فطری،سعی درصلح و سازش،قدرت کار،اطلاعات عمومی و حقوقی و… که جزء اخلاق حرفه ای وکالت بوده و باید از سوی وکلارعایت شود.به نظر نگارنده، اخلاق حرفه ای و ضرورت آن به مثابه یک حق میباشد،حقی برای موکل که باید درارتباط خویش با وکیل از آن برخودار شود و از طرف دیگر نیز به صورت تکلیف بوده که چون وکیل در شغل وکالت مشغول میگردد ناگزیر به رعایت آن است .

اخلاق حرفه ای باید به گونه ای باشد که از حقوق شهروندی و بشری وکیل و موکل حمایت به عمل آورد و ناقض حقوق و آزادی های طرفین نباشد که در این مقاله در جهت اثبات وتقویت این نظریه تلاش شده است.

استانداردهای رفتاری وکلای دادگستری

۱- وکیلی که یک کار حرفه ای را در حوزه قضایی کشوری که عضویت دائم در کانون آن محل را ندارد برعهده می گیرد باید آگاه نسبت به استانداردهای اخلاقی و رفتاری شغلی در آن حوزه باشد. او همچنین باید تمامی استانداردهای اخلاقی و رفتاری را که به موجب قوانین کشوری که او در آنجا فعالیت می نماید مقرر شده را نیز رعایت نماید.

۲- وکلا باید در همه حال عزت و جایگاه حرفه ای خود را حفظ نمایند.

 آنها باید در کار حرفه ای  و همچنین در زندگی خصوصی، از هر گونه رفتاری که ممکن است منجر به بی اعتباری شغل وکالت شود پرهیز نمایند.

۳- وکلا باید استقلال خود را در  ادای  وظایف حرفه ای حفظ کنند.

وکلایی که به تنهایی و یا گروهی (در جایی که مجاز است) فعالیت می نمایند، باید از اشتغال و یا تجارت دیگری که ممکن است به استقلال آنان خدشه وارد آورد احتراز نمایند.

۴- وکلا باید با همکاران حرفه ای خود با حداکثر حسن نیت و خوشرویی رفتار نمایند.

وکلایی که با وکلای خارجی همکاری می کنند، باید در برخورد خود با آنها همانند همکاران داخلی، همیشه به نحوی عمل نمایند که همکار خارجی به آنها اعتماد کامل داشته باشد. بنابراین در این موارد مسئولیت وی سنگین تر است، هم زمانی که  مشاوره می دهند و هم هنگامی که پرونده ای را بر عهده دارند. به همین دلیل برای وکلا مناسب نیست در این رابطه پرونده ای را بپذیرند مگر اینکه آنها بتوانند آن را به سرعت و با شایستگی، بدون آنکه به پرونده های دیگری که دارند لطمه ای وارد شود، به انجام برسانند.

۵- به جز جایی که در آن قانون و یا عرف به شکل دبگری مقرر ننموده، هر گونه ارتباط شفاهی و یا کتبی بین وکلا در خصوص مسائل مرتبط با پرونده باید همراه با امانت داری و رازداری باشد، مگر اینکه از سوی موکل وعده و یا اقراری مشخص در آن وجود داشته باشد.

۶- وکلا باید همواره نسبت به دادگاه رعایت احترام را نمایند.

وکلا باید بدون ترس بدون توجه به هر گونه عواقب ناخوشایندی که ممکن است به خود و یا به هر شخص دیگر وارد خواهد آمد به دفاع از منافع موکلین خود بپردازند. وکلا هرگز نباید آگاهانه به دادگاه اطلاعات یا مشاوره نادرستی بر خلاف دانش حقوقی خود بدهند.

۷- این برای وکلا مناسب نیست که در خصوص یک پرونده مشخص به طور مستقیم با فردی که می دانند ممکن است در پرونده توسط وکیل دیگری به نمایندگی حضور بیابد بدون رضایت وکیل اخیر ارتباط برقرار نمایند.

۸- یک وکیل نباید به تبلیغات بپردازد و یا درخواست کار نماید مگر تا محدوده و شبوه ای که  مقررات داخلی کانون وکلای کشوری که آن وکیل عضو دائم آن می باشد مجاز دانسته است. وکلا نباید تبلیغات و یا درخواست کار در کشوری که در آن چنین تبلیغاتی و درخواستی ممنوع است انجام دهند.

۹- یک وکیل هرگز نباید قبول وکالت در پرونده ای نماید مگر اینکه:

 (الف) موکل مستقیماً به وی وکالت دهد، و یا، (ب) پرونده توسط یک نهاد صالح به وی ارجاع شده باشد و یا توسط وکیل دیگری به ایشان وکالت داده شود، و یا (ج) وکالت به هر شیوه ای که به موجب قوانین و مقررات داخلی مجاز دانسته شده به وی داده شود.

۱۰- وکلا باید خدمات حقوقی خود را در همه حال صادقانه و با وسواس و دقت و سعی و کوشش وافر به موکلین خود ارائه دهند. همچنین این امر در خصوص وکلای معاضدتی نیز صادق است. وکلا باید در هر زمان برای کناره گیری از دفاع در پرونده آزاد باشند، مگر اینکه توسط یک مرجع صالح پرونده به آنها ارجاع شده باشد. وکلا باید تنها به معاذیر موجه از ادامه دفاع در پرونده انصراف دهند و تا آنجایی که ممکن است باید به شیوه ای باشد که منافع موکل از آن تأئیرات منفی نپذیرد. دفاع شایسته و استوار از پرونده نباید هرگز به تبع منافع و یا امتیازات موکل موجب خروج وکیل از دفاع صاقانه گردد.

۱۱- وکلا باید زمانی که منافع موکل اقتضا دارد در خارج از دادگاه از طریق سایر شیوه های حل و فصل به جای شروع فرآیند قضایی در جهت دستیابی به توافق تلاش نمایند.

وکلا هرگز نباید محرک به طرح دعوی باشند.

۱۲- وکلا نباید منافع مالی از پرونده ای که  که آنها در حال وکالت آن هستند به دست آوردند.

همچنین نباید به طور مستقیم یا غیر مستقیم، مالی را از چیزی که در خصوص آن وکالت در دادگاه را بر عهده دارند به دست بیاورند.

۱۳- وکلا هرگز نباید نماینده دارندگان حقوق متعارض باشند. در موضوعات غیر ترافعی، وکلا تنها بعد از این که تمامی اختلافات و یا اختلافات احتمالی بر سر منافع همه طرف های اختلاف مشخص شد و تنها با رضایت آنها می توانند نمایندگی تمامی طرفین را بپذیرند.

۱۴- وکلا هرگز نباید آنچه را که به ایشان به عنوان وکیل در حوزه صلاحیتشان اظهار شده حتی پس از عزل آنها، افشا نمایند، مگر اینکه به طور قانونی توسط دادگاه مکلف به این کار شوند و یا الزام قانونی در این خصوص وجود داشته باشد. این تکلیف نسبت وکلای جوانی که دستیار آنان هستند و کارمندان آنها نیز تعمیم می یابد.

۱۵- در مسائل مالی وکلا باید بسیار دقیق و سخت کوش باشند. آنها هرگز نباید مال دیگران را با سرمایه خود ممزوج نماید و آنها باید در هر زمانی قادر به بازپرداخت پولی که در نزد آنان توسط دیگران سپرده شده باشند. آنها نباید پولی که متعلق به موکلین است بیش از زمان متعارف و مورد نیاز در نزد خود نگه دارند.

۱۶- وکلا ممکن است نیازمند وجهی بابت هزینه ها باشند، این پرداختی باید منطبق با مبالغ تقریبی برای دادرسی و هزینه های احتمالی و نیروی کار مورد نیاز باشد.

۱۷- وکلا هرگز نباید فراموش کنند که آنها باید منافع موکل خود و ضرورت اجرای عدالت را اولویت خود قراردهند نه حقوق خود نسبت به خدمات حقوقی ارائه شده. حق وکیل برای درخواست وجه و یا تقاضای پرداخت هزینه ها و تعهدات جانبی، هزینه های ناشی از عزل و انصراف از ادامه دریافت خدمات حقوقی، هرگز نباید زمانی که موکل قادر به پیدا کردن کمک دیگری برای جلوگیری از آسیب های جبران ناپذیر نمی باشد صورت پذیرد.

در صورت فقدان و یا قابل اعمال نبودن تعرفه های رسمی، حق الوکاله وکیل باید بر اساس میزان خواسته و منافع دریافتی موکل، زمان و فعالیتی که برای پرونده اختصاص داده شده و سایر ویژگیهای شخصی و عینی پرونده تعیین گردد.

۱۸- قرارداد برای هزینه های محتمل، که توسط قانون و یا توسط قواعد و رویه حرفه ای مورد تضمین قرار گرفته است، باید در پرتو کلیه اوضاع احوال حاکم بر پرونده از جمله خطرات و تردیدها یا خسارات احتمالی به نحو متعارف و تحت نظارت یک دادگاه تنظیم گردد.

۱۹- وکلایی که یک همکار خارجی را برای مشاوره در پرونده و یا همکاری در دفاع خواستار می شوند، به جز در جایی که توافق به نحو دیگری وجود دارد، مسئول پرداخت هزینه های وکیل اخیر می باشند. هنگامی که وکلا به طور مستقیم موکل را به همکار خارجی هدایت می نمایند آنها دیگر مسئول پرداخت هزینه ها به وکیل مذکور نیستند و همچنین مستحق سهمی از حق الوکاله همکار خارجی نیز نمی باشند.

۲۰- وکلا نباید اجازه دهند افرادی که مجوز قانونی برای و کالت ندارند از خدمات حقوقی آنان و یا نام آنان به نحوی که آنان را قادر به فعالیت وکالتی نماید استفاده کنند. وکلا نباید وظیفه ای را که براساس قانون و یا عرف کشوری که آنها در آنجا فعالیت می نمایند باید تنها توسط وکلای واجد شرایط انجام پذیرد، به فردی که از نظر قانونی واجد شرایط نیست و در استخدام و تحت کنترل آنها نیز نمی باشد بسپارد.

مقالات حقوقی

وکیل خوب در ایرانوکیل دادگستری در کیش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

-- بارگیری کد امنیتی --