در بسیاری مواقع، گفته های وکیل خیلی بیشتر از نوشته ها تأثیر دارند. وکیل باید در آغاز دفاع شفاهی فهرست مطالب خود را به ترتیب بیان کند. ممکن است نظم فهرست به لحاظ پرسشهای دادگاه یا هر علت دیگری به هم بریزد اما ویژگی این اقدام آن است که چیزی از نظر دادگاه دور نمی ماند و وکیل نیز خود را مکلف به بیان کل مطالب ضروری خواهد دانست.
استفاده از الفاظ و عبارات توسط وکیل
الفاظ و عبارات برای بیان مطالب حکمی باید بسیار با دقت انتخاب شود. گاهی بیان یک قاعده ی حقوقی با لحن رسا و اقناع کننده، تأثیری تعیین کننده بر جای می گذارد. مثلا «قاعده ضمان ما لم یجب» یا «قاعده اسقاط ما لم یجب» «قاعده تسلیط» «قاعده غرور» «قاعده اقدام» و… که اگر بجا و با تسلط و اطمینان استفاده و مطرح شوند بسیار مفید خواهد بود.
البته این را هم باید گفت که وقتی وکیل در استدلال خود به قاعده یا اصلی استناد می کند بیان عنوان آن کفایت می کند، زیرا، قاعدتا، دادگاه مفهوم آن را می داند.
استفاده از اصطلاحات حقوقی برای وکیل
در گفتگوی مردم عادی، معمولا، به معانی متفاوت واژه ها و بار خاص معنایی آنها در مباحث موضوعی و حکمی توجه نمی شود یا کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما برای وکیل در دفاع ضروری است. کلماتی نظیر فسخ، ابطال، باطل، اعلام بطلان، احراز فسخ، تنفیذ، انفساخ، اقاله و… باید به صورت صحیح و در جای خود، به کار برده شود. اشتباه در کاربرد «اصطلاحات حقوقی» نظر دادگاه را نسبت به وکیل منفی می کند و موجب عدم اثرگذاری دفاعیات وکیل خواهد شد.
طرح موضوع توسط وکیل در کیش
وکیل دادگستری چنانچه واجد شرایط لازم باشد، نه تنها از طرح شکایت و دعوای بی مبنا خودداری می کند، بلکه در سیر صحیح و قانونی و سرعت جریان دادرسی و روشن شدن موضوع و ماهیت امر و پیدا نمودن حکم منطبق با آن با دادگاه همکاری نموده و صدور رأی منطبق بر موضوع و موافق قانون را که از جمله موجب افزایش اعتبار قاضی، قوه قضاییه و کشور است، امکان پذیر می نماید.دادگاه می تواند در مواردی که اطمینان به اصیل علی الاصول با تردید مواجه است، وکیل را با توجه به شأن او و نیز مقررات انتظامی وکلا، مورد اعتماد قرار دهد.
ویژگی های یک وکیل خوب در کیش
مهم ترین ویژگی یک وکیل خوب، امانت است، در واقع وکیل محرم اسرار موکل و امین وی است. بنابراین وکیل دادگستری این تعهد اخلاقی حرفه ای را بر عهده دارد که از گفتن مطالب غلوآمیز و غیرممکن اجتناب نماید.
از آنجایی که تعهد وکیل دادگستری، تعهد به نتیجه نبوده و تعهد وی تعهد به وسیله می باشد، لازم است که وکیل همانند یک جراح مسائلی را که ممکن است در حین دادرسی پیش آید و شانس برنده شدن موکل را به وی گوشزد نماید و هیچگاه به موکل اعلام نکند که وی صددرصد برنده می باشد. بنابراین ویژگی بعدی یک وکیل خوب آن است که واقعیات امر و پروسه رسیدگی را به موکل اعلام نماید.
وظیفه بعدی وکیل دادگستری آن است که موکل را از انتخاب بیراهه باز دارد نه آنکه به طمع حق الوکاله، موکل را وارد پروسه های رسیدگی غیر ضروری نماید.
وکیل دادگستری باید تا حد تلاش از پیچیده کردن دادرسی اجتناب نماید بنابراین حتی وکیل موظف است از فنون و مهارت هایی که آموخته است برای راهنمایی قاضی استفاده کند و خیلی از مواقع قضات از این راهنمایی ها استفاده می کنند.
رعایت مقام قاضی توسط وکیل
یک وکیل خوب دادگستری باید شأن و مقام قاضی را رعایت نموده و به وی کمال احترام را بگذارد. در واقع وکیل دادگستری خوب نه تنها نباید با چاپلوسی و تملق و تحقیر نمودن خود با قاضی رفتار نماید بلکه نباید به واسطه درجه علمی و اطلاعاتی که دارد، نسبت به قاضی و مقام دادگاه تفاخر نماید؛ بلکه وکیل خوب باید با رفتار و شأن خود احترام دادگاه و جامعه را برانگیزد بنابراین هر قدر متواضع تر و افتاده تر باشد، احترام بیشتری را جذب خواهد نمود.
وکیل دادگستری باید از اطلاعات و معلومات و دانش حقوقی لازم برخوردار باشد تا بتواند بهترین راهکار را در بهترین فرصت ممکن شناخته و درانتخاب نوع دادخواست، شکوائیه و اقدامات قانونی لازم نهایت هوش و کیاست را به کار برد.